دلار به کدام سو میرود؟
و راه حل مشکلات چه می‌تواند باشد ؟!
بر روی نمودار وضعیتی شکل گرفته که اینجانب بنا به تجربه چندین ساله خود در بازار دریافته ام که می‌تواند آغاز گر یک رالی صعودی قیمت باشد و البته در آخرین ویدئوی تحلیلی خود در مورد دلار نیز به آن اشاره کرده ام
مذاکرات برجام ظاهرا آنگونه که در ابتدا تصور می‌شد پیش نرفت ، طرف آمریکایی حاضر نیست تحریم ها علیه سپاه پاسداران و دفتر مقام معظم رهبری و نیز افراد موسسات و شرکت های وابسته به آنها را از میان بردارد و این یعنی برداشته شدن تحریم ها در حالیکه بخش عمده ای از بنگاه های اقتصادی کشور همچنان زیر سایه تحریم ها باقی خواهند ماند ، هم زمان آمریکا آماده ارائه هیچ تضمینی در مورد ادامه دار بودن توافق احتمالی نیست و بعلاوه خواهان انهدام سانتریفیوژهای IR2 نیز شده است به همه اینها باید این خواسته آمریکائیان را اضافه کرد که گفتگوها در مورد موضوع توان موشکی و نفوذ منطقه ای ایران ادامه پیدا کند و این یعنی آنکه ایران می باید در آینده ای نزدیک از این ها نیز دست بکشد و گرنه حتی پس از توافق بزودی اوضاع همان خواهد شد که بود و خلاصه آنچه افتد و دانی …
مشکلات چنان است که اگر حتی توافقی حاصل شود و نفتی فروخته شود و پولی آزاد شود چنان نیم بند خواهد بود که احتمالا دولت بجای آنکه آن پولها را در اختیار بانک مرکزی قرار دهد تا بانک مرکزی با فروش آنها در بازار آبی بر آتش تورم فشاند ترجیح دهد منابع را در اختیار صندوق ذخیره ارزی قرار دهد برای روز مبادا و واحتمالا بازگشت دوباره تحریم ها بوسیله رئیس جمهور بعدی آمریکا و یا آنکه برای مصارف ضروری کشور مانند دارو ، توسعه نیروگاه ها ، نیروهای مسلح و یا خوراک دام و طیور ، واکسن … مصرف شود.
حالا شاید در این اوضاع نابسامان من نیز با سخن جناب آقای رئیسی که فرمودند باید شرایطی پیش آورد که وابستگی معیشت مردم به دلار از میان برود موافق شده باشم اما هم زمان به یاد کتابی از آقای زیبا کلام می‌افتم به نام سنت و مدرنیته که سالها قبل مطالعه کرده بودم .
ایشان به نقل از یکی از رجال دربار در زمان ناصرالدین شاه روایت می‌کنند که شاه از سفر فرنگ بازگشته بودند و از میزان پیشرفت و ترقی در ممالک اروپایی متحیر مانده بودند ، سلطان صاحب قران مشاوران و ملازمان را فراخواندند و گفتند راز این همه ترقی و پیشرفت در ممالک اروپایی قانون است که آنها دارند و ما نداریم و ما نیز اگر بخواهیم که مانند ممالک غربی به پیشرفت برسیم می بایست در کشور قانون داشته باشیم و قانون در کشور حکم فرما باشد و ما همگی به درایت ملوکانه احسنت گفتیم اما هیچکدام جسارت آن نداشتیم که بگوییم اگر قرار باشد قانون در کشور حکم فرما باشد اولین بند آن می بایست لغو تمام اختیارات جناب اشرف همایونی باشد
رئیس جمهور محترم جناب آقای رئیسی در خصوص رفع وابستگی معیشت مردم به دلار سخن گفتند اما در هیچ جا نشنیدیم که کسی بگوید چنین امری حادث نخواهد شد مگر آنکه اولین بند از راهکارش احترام به قانون و به رسمیت شناختن استقلال بانک مرکزی باشد امری که در هیچ دولتی انجام نشد و نتیجه آن تورم ساختاری و سیستماتیک موجود است.
آیا ایشان حاضر هستند این مهم را به انجام برسانند و اولین دولتی در ایران باشند که استقلال بانک مرکزی را به رسمیت می شناسد و از بانک مرکزی برای چاپ پول استفاده نمی کند و به فکر تامین منابع مالی خود از راه کارهای دیگر خواهند بود؟!
که البته امری است بسیار دشوار و دوم آنکه اگر قرار باشد وابستگی به دلار از میان برود چاره ای نیست بجز آنکه دولت ایشان رمز ارزها را به رسمیت بشناسند و خرید و فروش رمزارزها آزاد شده و از رمز ارزها بعنوان ابزار پرداخت در کشور استفاده شود و صندوق ها و بانک ها نیز مجاز به سرمایه گذاری نهادی در این بازار باشند مانند آنچه که در السالوادور صورت پذیرفته و گفته می‌شود بزودی در آرژانتین هم صورت خواهد پذیرفت و سومین بند از یک نسخه درمان نیز بی شک آن است که بنگاه های مالی خصولتی که قریب به ۸۰درصد از اقتصاد کشور را در دست دارند به مانند تمام موسسات و نهاد های مالی در تمام دنیا ، مالیات حقیقی فعالیت های مالی خود را به دولت پرداخت کنند .
هر سه این موارد اموری بس گران‌سنگ هستند و پرسش این است که آیا ایشان از عهده این امور بر خواهند آمد؟
تحلیلگر، معامله گر و مدرس بازار های مالی
1400/04/22
