درسهای اقتصادی واکسن
تفکر غلط نخست اصرار بر دولتی شدن همهچیز به بهانه عدالت است . توهم مسوولان دولتی وزارت بهداشت این بود که آنها خود میتوانند به اندازه نیاز واکسن وارد کنند. این توهم آن هم در شرایط تحریمی و تنگنای مالی بسیار مهلک از آب درآمد و زمان طلایی برای واکسیناسیون وسیع جامعه از دست رفت. بخش خصوصی این قابلیت را داشت که از هر روزنهای عملیات انتقال ارز و واردات واکسن را انجام دهد. آن بخش از جامعه که پولی برای واکسیناسیون نداشت توسط دولت واکسینه میشد یا هزینه واکسیناسیون آنها را دولت به ریال میپرداخت.
درواقع دولت دو اشتباه همزمان مرتکب شد. اشتباه اول این بود که تامین واکسن را خود بر عهده گرفت؛ درحالیکه تامین واکسن توسط بخش خصوصی به مراتب راحتتر، سریعتر و کارآتر صورت میگرفت. اشکال دوم این بود که عرضه واکسن را نیز خود بر عهده گرفت؛ درحالیکه بازهم بخش خصوصی میتوانست این کار را هم بر عهده بگیرد و وزارت بهداشت صرفا واکسیناسیون اقشار ضعیف را بر عهده میگرفت.
تفکر خطای دوم به لزوم خودکفایی در همهچیز یا اکثر چیزها مربوط میشود. به توان نظام پزشکی در تحقیقات مربوط به واکسن باور داریم و معتقدیم که متخصصان ایرانی در این عرصه چیزی از رقبای خارجی کم ندارند؛ اما این به آن معنی نیست که کل جامعه را در امور حیاتی و مهم معطل داخلیسازی کنیم.
دولت اگر صرفا به سیاستگذاری درست و حمایت از اقشار محروم بسنده کند، کافی است و بیش از انتظار است.
1400/05/24